با گذشت زمان ، فناوري بيشتر و بيشتر مورد استفاده بازاريابان قرار مي گيرد. به چند راه مهم و اساسي استفاده از تکنولوژي در بازاريابي مي پردازيم.
در طول صد سال گذشته، ما بيش از هر زمان ديگري در تاريخ بشريت شاهد نوآوري در فن آوري هاي مختلف بوده ايم و احساس مي شود که اين روند به سرعت به حرکت خود ادامه مي دهد. همگام شدن با پيشرفت هاي فن آوري براي موفقيت در هر زمينه اي که در آن فعاليت مي کنيد مهم است و اين مساله در مورد بازاريابي هم صادق است.
اصطلاح "بازاريابي ديجيتال" معمولاً براي اشاره به استراتژي هايي استفاده مي شود که از فناوري براي به دست آوردن مشتري در مورد محصول يا خدمات استفاده مي کنند. زير شاخه هاي زيادي از بازاريابي ديجيتال وجود دارد. موفقيت در زمينه ديجيتال مارکتينگ عمدتا مربوط به استفاده از تمام ابزارهاي تکنولوژي بازاريابي است که در اختيار شما قرار دارد.
شرکت هاي بازاريابي در حالي که از تکنيک هاي سنتي استفاده مي کنند، از تکنولوژي هاي بازاريابي که شامل رسانه هاي اجتماعي و تبليغات ديجيتالي است نيز بهره مي برند. اين به عنوان يک رويکرد 360 درجه شناخته شده است و اين اطمينان را به کسب و کارها مي بدهد که بازاريابان در حد ممکن از مخاطبان بالقوه خود استفاده مي کنند.
بازاريابي محتوا نوعي بازاريابي ديجيتال است که شامل ايجاد مواردي مانند پست هاي وبلاگ يا فيلم ها و سپس به اشتراک گذاري آنها به عنوان شکلي از بازاريابي تکنولوژيک است. شما به طور معمول اين فيلم ها يا پست هاي وبلاگ را در سايت هاي کسب و کارهايي پيدا خواهيد کرد که در تلاشند محصولات يا خدمات خود را به بازار عرضه کنند.
اين يک استراتژي کامل براي اکثر بنگاه هاي بازاريابي است، زيرا بازاريابي محتوا يک روش بسيار مؤثر براي ايجاد رابطه با مشتريان است.
در طول حدود دو دهه گذشته، رسانه هاي اجتماعي در ارتباط برقرار کردن مردم با يکديگر تحول بزرگي ايجاد کرده اند، اما همچنين فرصت هاي بازاريابي تکنولوژي بي سابقه اي براي بازاريابان ايجاد کرده اند. پلتفرم هاي بسياري وجود دارد که توجه شما را در رسانه هاي اجتماعي به خود جلب مي کنند و اين باعث مي شود بازاريابي تکنولوژي همه جانبه تر شود.
به همين دليل است که رسانه هاي اجتماعي مانند فيس بوک و اينستاگرام براي بازاريابان بسيار محبوب شده اند. در حالي که بازاريابي تکنولوژيک در رسانه هاي اجتماعي، به خصوص در مقياس بزرگ، مي تواند بسيار گران قيمت باشد؛ اما به سختي مي توان راه مشابهي يافت که بازده آن با بازده بازاريابي در شبکه هاي اجتماعي قابل مقايسه باشد.
برندسازي يکي از فلسفه هاي اساسي بازاريابي است. هرچه برند شما بيشتر در ذهن مشتري بيايد ، احتمال ترجيح دادن آن توسط مشتري بالا تر مي رود. همانطور که از نام آن مشخص است، برندسازي اينترنتي استراتژي هاي برندسازي را بصورت آنلاين انجام مي دهد و به بازاريابان اين امکان را مي دهد تا به مخاطبان جديد دسترسي پيدا کنند.
همانطور که اشاره کرديم، برندسازي اينترنتي مي تواند شامل فعاليت هاي بازاريابي تکنولوژيک در شبکه هاي اجتماعي باشد، اما مي تواند باز هم عميق تر شود. داشتن يک وب سايت شايد ابتدايي ترين شکل برندسازي اينترنتي باشد و کيفيت اين سايت مي تواند بر تاثيري که روي مخاطب گذاشته مي شود، تعيين کننده باشد.
يکي از مهم ترين عرصه هاي کاربرد تکنولوژي در بازاريابي نرم افزار CRM يا مديريت ارتباط با مشتري است که در آن اطلاعات کامل از قبيل: شماره تلفن، ايميل، نوع محصول خريداري شده، آخرين محصول خريداري شده و . موارد ديگر به طور يکجا در پروفايل کاربر ثبت مي شود و بازاريابان مي توانند براحتي براي افزايش بهره وري کمپين هاي بازاريابي ديجيتال خود از آن بهره ببرند.
شرکتهاي بازاريابي ديجيتالي نيز بايد به SEO اهميت زيادي بدهند، زيرا SEO تا حد زيادي مشخص خواهد کرد که کسب و کار تا چه ميزان در معرض ديد مشتريان خواهد بود. SEO اصطلاحي کلي است که به همه الگوريتم هاي مربوط به تعيين آنچه در موتور جستجو ظاهر مي شود و همينطور ترتيب آن اشاره دارد که يکي از مهم ترين کاربردهاي تکنولوژي در بازاريابي است.
وقتي افراد به جستجوي چيزي در گوگل مي پردازند، به ندرت از صفحه اول عبور مي کنند. هدف سئو اين است که اطمينان حاصل کند که شما به اندازه کافي توسط مشتريان احتمالي ديده مي شويد. بسياري از بنگاههاي بازاريابي تکنولوژي به طور مستقيم يا غيرمستقيم در بهبود يا بهينه سازي سئو براي مشتريان خود تخصص دارند.
تلفن همراه براي هميشه نحوه زندگي روزمره ما را تغيير داده است و تاثير زيادي بر آينده بازاريابي داشته است. تجربه ما با استفاده در موبايل آسان تر و بهتر مي شود، و به زودي هيچ محدوديتي براي لحظاتي وجود نخواهد داشت که مردم به دنبال کمک باشند. در نتيجه، برندها داراي فرصتهاي بيشتري از هميشه براي ارائه ارزش در زندگي مردم دارند، برندها فراتر از روش هاي قديمي با مخاطبان و مشتريان خود در ارتباط خواهند بود و اين همان آينده بازاريابي است.
اما ما کاري براي انجام دادن داريم! تحقيقات ما نشان ميدهد که مفيد بودن تاثير مثبتي بر خريد و توصيه دارد، با اين حال کمتر از يک سوم تجارب برند به عنوان کمک کننده توصيف مي شوند و حتي شرکت هاي بزرگ مانند گوگل نيز از اين مسئله مصونيت پيدا نمي کنند. چالشي که ما به عنوان يک صنعت در حال تغيير با آن روبرو مي شويم تمرکز از برند به جاي قرار دادن مشتري در مرکز استراتژي بازاريابي خود و تعهد به اندازه گيري بازاريابي ما براساس ارزش واقعي مشتريان در کسب و کار ما است.
براي رسيدن به جايي که مصرف کنندگان مي خواهند، بايد يک گام جلوتر باشيم و نياز هاي آن ها را شناسايي کنيم. براي انجام اين کار اقداماتي بيشتر از نگرش هاي تبليغاتي نياز است. براي پيشبيني و رسيدگي به آنچه که مصرف کنندگان ميخواهند استراتژي بازاريابي ما بايد به روز و ديجيتالي باشد، همه ما مي دانيم که اين امر ضروري است ولي با مفهوم و نحوه چگونگي آن آشنايي نداريم.
درباره این سایت